رداه
لغت نامه دهخدا
رداة. [ رِ ] ( ع اِ ) مؤنث رداء. ( منتهی الارب ). چادر و بالاپوش و رداء. ( ناظم الاطباء ).
رداه. [ رِ ] ( ع اِ ) ج ِ رَدْهة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). ج ِ رَدْهة، به معنی مغاکی در زمین بلند درشت یا در سنگ که آب در وی گرد آید. ( آنندراج ). و رجوع به رَدْهة شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید