بر لشکر زمستان نوروز نامدار
کرده ست رای تاختن وقصد کارزار
و اینک بیامده ست به پنجاه روز پیش
جشن سده طلایه نوروز نامدار.
منوچهری.
مثال دیگر:چنان ز عشق تو از حال خویش بیخبرم
که رو نتابم اگر تیغ می زنی به سرم
چنان به یاد تو فارغ شدم ز هر دو جهان
که از وجود خود و هرچه هست بیخبرم.
همای شیرازی ( از بدیع و عروض و قافیه تألیف همایی و... ).