رد و بدل کردن


معنی انگلیسی:
bandy
exchange
, to(ex)change, to bandy

مترادف ها

bandy (فعل)
بحی کردن، رد و بدل کردن، اینسو و انسو پرت کردن

فارسی به عربی

منحرف

پیشنهاد کاربران

رَدّوبَدَل کَردَن: دادوستد کردن، بدەوبستان کردن، پایاپای کردن، سودا کردن

بپرس