رد و بد

لغت نامه دهخدا

رد و بد. [ رَ دُ ب َ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) ( از: «رد» عربی + «بد» فارسی ) ناسزا و ناخوب. سخنهای کج واکج که در حالت بحث و مکابره بر زبان آرند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). ناسزا .

فرهنگ فارسی

از [ رد ] عربی و [ بد ] فارسی ناسزا و ناخوب سخنهای کج وا کج که در حالت بحث و مکابره بر زبان آرند .

گویش مازنی

/radd o bad/ معامله کردن - رد و بدل کردن & دشنام – بد و بی راه – حرف نامربوط - معامله کردن

واژه نامه بختیاریکا

( رَد و بَد ) ( تم ) ؛ جداسازی؛ حل

پیشنهاد کاربران

بپرس