ردخور. [ رَ خوَرْ / خُرْ ] ( نف مرکب ) در تداول عامه ، ردشدنی. خورای رد شدن. سزاوار ترک. ترک کردنی : ردخور ندارد؛ قطعی است. حتمی است. ( فرهنگ فارسی معین ). دعای او ردخور ندارد؛ ردناشدنی است. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) رد خور ندارد قطعی است حتمی است . در تداول عامه رد شدنی خورای رد شدن سزاوار ترک ترک کردنی .