رخوصت

لغت نامه دهخدا

رخوصت. [ رُ ص َ ] ( ع اِمص ) رخاصة. نرمی و نازکی. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به رخوصة و رخاصة شود.

رخوصة. [ رُ ص َ ] ( ع مص ) مصدر به معنی رخاصة. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). نازک اندام شدن. ( آنندراج ). مصدر است از رَخْص به معنی نرم. ( منتهی الارب ) : و له [ و لعصی الراعی ]ورق شبیه بورق البنداب الا انه اطول منه و اشد رخوصة. ( تذکره ابن بیطار ). رجوع به رخاصة و رخوصت شود.

فرهنگ فارسی

یار خاصه نرمی و نازکی

پیشنهاد کاربران

بپرس