رخشاندن


معنی انگلیسی:
emblazon, shed

لغت نامه دهخدا

رخشاندن. [ رَ / رُ دَ ] ( مص ) رخشانیدن. تابانیدن. درخشانیدن. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به رخشان و رخشانیدن و رخشیدن شود.

فرهنگ فارسی

رخشانیدن تابانیدن درخشانیدن

پیشنهاد کاربران

بپرس