رخش برانگیختن

پیشنهاد کاربران

رخش برانگیختن ؛ اسب به جولان آوردن. اسب دوانیدن. اسب راندن. به حرکت درآوردن اسب. از جای جنبانیدن اسب به تندی. به تاختن داشتن اسب :
برانگیخت رخش و برآورد تیغ
ز جا برد آن کوه را بی دریغ.
قاسمی گنابادی ( از ارمغان آصفی ) .

بپرس