رخت گرای. [ رَ گ َ / گ ِ ] ( نف مرکب ) راهی. عازم. کوچ کننده. سفرکننده : گشت از آن تخت نیز رخت گرای رفرف و سدره هر دو ماند بجای.نظامی.
عازمراهیسفر کردهعزیمت نمودهگشت از آن تخت نیز رخت گرایرفرف و سدره هردو ماند به جای✏ �نظامی�+ عکس و لینک