رخت سفر گشادن

پیشنهاد کاربران

رخت سفر گشادن ؛ از سفر بازآمدن. اقامت کردن. ( مجموعه مترادفات ص 31 ) . || پرده منقش و قلابدوزی. || زین پوش. ( ناظم الاطباء ) . یراق اسب. ( لغت محلی شوشتر ) . ساخت اسب. مجموعه زین و برگ و ستام و پوشش اسب
...
[مشاهده متن کامل]
: اذقن ؛ ناقه که رخت و بار آن کج گردیده باشد. تدفیف ؛ سبک گردانیدن رخت و بار اشتر را. ( منتهی الارب ) : غلامی سیصد در زر و سیم غرق همه با قباهای سقلاطون و دیبای رومی و جنیبتی پنجاه دیگر با رخت زر. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 282 ) .

بپرس