رخت افشاندن

لغت نامه دهخدا

رخت افشاندن. [ رَ اَ دَ ] ( مص مرکب ) رخت افکندن. رخت تکان دادن :
دلی دارم که چون رخت فنا بر محشر افشاند
غبار آرزو خیزد هم از دامان نسیانش.
طالب آملی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

رخت افکندن رخت تکان دادن

پیشنهاد کاربران

بپرس