رخ در گریز نهادن

پیشنهاد کاربران

رخ در گریز نهادن ؛ روی به گریز نهادن. گریختن آغاز کردن. پا به فرار نهادن :
بگفت این و بنهاد رخ در گریز
اگرچند بودش دل پرستیز.
فردوسی.

بپرس