رحوب
لغت نامه دهخدا
رحوب. [ رَ ] ( اِخ ) پدر عزیز شهریار صوبه بود. ( قاموس کتاب مقدس ).
رحوب. [ رَ ] ( اِخ ) شخصی لاوی که عهدنامه را مهر کرد. ( قاموس کتاب مقدس ).
رحوب. [ رَ ] ( اِخ ) شهری که در حصه سبط اشیر درآمد. ( قاموس کتاب مقدس ).
رحوب. [ رَ ] ( اِخ ) شهر دیگری که به بنی اشیر و بنی جرشون منسوب شد. ( قاموس کتاب مقدس ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید