رحموت

لغت نامه دهخدا

رحموت. [ رَ ح َ ] ( ع اِ ) مشتق از رحمت. ( مفاتیح العلوم ). مشتق از رحمة، یقال : رهبوت خیر لک من رحموت ؛ ای لان ترهب خیر لک من اَن ْ ترحم ؛ یعنی ترسانیدن برای تو بهتر است از اینکه مهربانی کرده شوی. و لم تستعمل الا مزدوجاً. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بخشودن. ( تاج المصادر بیهقی ). مهربانی عظیم و آن مصدر است و بقولی اسم است که افاده معنی مصدری کند. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(رَ حَ ) [ ع . ] (اِمص . ) بخشودگی ، مهربانی .

پیشنهاد کاربران

بپرس