[ویکی نور] «رحلة الی رحاب الشریف الاکبر شریف مکة المکرمة»، تألیف شارل دیدییه فرانسوی است که توسط محمد خیرالبقاعی به زبان عربی ترجمه شده است. این سفرنامه در شناخت احوال حجاز در اوائل نیمه دوم از قرن 19 میلادی دارای اهمیت فراوان است.
کتاب؛ مشتمل بر مقدمه مترجم، ناشر و سیزده فصل است. مترجم در مقدمه مطالب ارزشمندی در رابطه با شرح حال نویسنده و اهمیت اثر و چگونگی ترجمه آورده است.
دیدییه سفرش را در سال 1854م1270/ق از مصر آغاز نمود. در مقدمه ناشر آمده است که دیدییه در راه بازگشت به سرزمینش عَبْر أثینا با مردی انگلیسی آشنا می شود و سفر به جبل سیناء را به اتفاق او آغاز می کند. از آن جا قرار سفر به حجاز و ملاقات با عبدالمطلب بن غالب(شریف مکه مکرمه) گذاشته می شود.
دیدییه مسیر سفرش را از قاهره به سویس، و جبل سیناء، دیر سانت کاترین، شهر طور سپس از دریای سرخ و جده و طائف - که در آن شریف مکه مکرمه عبدالمطلب بن غالب را ملاقات می کند - گزارش می دهد. سپس از ترک جده به ساکنین کرانه دریای سرخ خبر می دهد. فصلی از سفرنامه به اضراف و وهابییین و تاریخ و گرایش آنها در دعوت به وهابیت اختصاص دارد. در فصل هفتم از اشخاصی که در جده ملاقات کرده خصوصاً والی عثمانی و خالد بن سعود و دیگران از نظامیان و تجار خبر می دهد. در فصل دوازده، با نام «بعض التأملات» از سفرش و صدقش در نقل اخبار و و بعضی از اجتماعات اعراب و اتراک را نقل می کند و می گوید: «بعضی از امت عرب حق دارند که می خواهند از اتراک خلاصی یابند؛ همان گونه که تمامی طوایف زیر سلطه آنها، چنین هستند».
کتاب همچنین حاوی خاطرات ملاحظات شخصی دیدییه است که روزانه در اثناء سفر به رشته تحریر درآورده است. سفرنامه واقعی است و مانند بعضی از سفرنامه ها خیالی نیست و به گفته خود: «سفر را بدون اضافات و هیچ مبالغه ای نقل کرده است»؛ اما این بدان معنا نیست که او هیچ لغزشی نداشته، بلکه همانند سایر سیاحان غربی بعضاً دارای افکار و دیدگاه های خاصی است که مورد پذیرش مسلمین نبوده و نیازمند تأمل است. از جمله این موارد دیدگاه او درباره وهابیت است. او از محمد بن عبدالوهاب با عظمت یاد می کند که از فساد عقیده مسلمین محزون شده و دعوت به مبادی اصلی اسلام را آغاز کرده است. او نبی مکرم اسلام(ص) را انسانی مانند دیگران دانسته و تقدیس و توسل به وی را ناروا می داند. او در ادامه عقاید وهابیت را برگرفته از قرآن معرفی می کند و همانند یک اسلام شناس به نقد و بررسی اعتقادات این فرقه ضالّه می پردازد.
کتاب؛ مشتمل بر مقدمه مترجم، ناشر و سیزده فصل است. مترجم در مقدمه مطالب ارزشمندی در رابطه با شرح حال نویسنده و اهمیت اثر و چگونگی ترجمه آورده است.
دیدییه سفرش را در سال 1854م1270/ق از مصر آغاز نمود. در مقدمه ناشر آمده است که دیدییه در راه بازگشت به سرزمینش عَبْر أثینا با مردی انگلیسی آشنا می شود و سفر به جبل سیناء را به اتفاق او آغاز می کند. از آن جا قرار سفر به حجاز و ملاقات با عبدالمطلب بن غالب(شریف مکه مکرمه) گذاشته می شود.
دیدییه مسیر سفرش را از قاهره به سویس، و جبل سیناء، دیر سانت کاترین، شهر طور سپس از دریای سرخ و جده و طائف - که در آن شریف مکه مکرمه عبدالمطلب بن غالب را ملاقات می کند - گزارش می دهد. سپس از ترک جده به ساکنین کرانه دریای سرخ خبر می دهد. فصلی از سفرنامه به اضراف و وهابییین و تاریخ و گرایش آنها در دعوت به وهابیت اختصاص دارد. در فصل هفتم از اشخاصی که در جده ملاقات کرده خصوصاً والی عثمانی و خالد بن سعود و دیگران از نظامیان و تجار خبر می دهد. در فصل دوازده، با نام «بعض التأملات» از سفرش و صدقش در نقل اخبار و و بعضی از اجتماعات اعراب و اتراک را نقل می کند و می گوید: «بعضی از امت عرب حق دارند که می خواهند از اتراک خلاصی یابند؛ همان گونه که تمامی طوایف زیر سلطه آنها، چنین هستند».
کتاب همچنین حاوی خاطرات ملاحظات شخصی دیدییه است که روزانه در اثناء سفر به رشته تحریر درآورده است. سفرنامه واقعی است و مانند بعضی از سفرنامه ها خیالی نیست و به گفته خود: «سفر را بدون اضافات و هیچ مبالغه ای نقل کرده است»؛ اما این بدان معنا نیست که او هیچ لغزشی نداشته، بلکه همانند سایر سیاحان غربی بعضاً دارای افکار و دیدگاه های خاصی است که مورد پذیرش مسلمین نبوده و نیازمند تأمل است. از جمله این موارد دیدگاه او درباره وهابیت است. او از محمد بن عبدالوهاب با عظمت یاد می کند که از فساد عقیده مسلمین محزون شده و دعوت به مبادی اصلی اسلام را آغاز کرده است. او نبی مکرم اسلام(ص) را انسانی مانند دیگران دانسته و تقدیس و توسل به وی را ناروا می داند. او در ادامه عقاید وهابیت را برگرفته از قرآن معرفی می کند و همانند یک اسلام شناس به نقد و بررسی اعتقادات این فرقه ضالّه می پردازد.