رحل اقامت

پیشنهاد کاربران

پاتابه باز کردن در جائی ؛ رحل اقامت افکندن در آنجا. اِلقاء عصا. القاء جران.
رحلت کردن، درگذشتن در مکان که از مکان دیگری کوچ کرده آمده، منزل

بپرس