رحایی. [ رَ ] ( ص نسبی ) رحائی. منسوب است به رَحا. ( انساب سمعانی ). آسیابی. منسوب است به رَحی ̍ و رَحا. ( یادداشت مؤلف ) : هرگز به کجا روی نهاداین شه عادل با حاشیه خویش و غلامان سرایی الا که بکام دل او کرد همه کار این گنبد پیروزه و گردون رحایی.
منوچهری.
گردش گردون شده رحایی و از وی ریخته کافور سوده در کُه و کردر.