رجیف. [رَ ] ( ع مص ) مصدر به معنی رَجْف. ( ناظم الاطباء ) ( ازاقرب الموارد ). لرزیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). سخت جنبیدن. || جنبیدن و به لرزه درآمدن زمین. || به جنگ درپیوستن یا مستعد جنگ شدن قوم. || به غرش و بانگ درآمدن تندر و ابر. ( آنندراج ). و رجوع به رجف و رجفان در همه معانی شود.