رجیعه

لغت نامه دهخدا

( رجیعة ) رجیعة. [ رَ ع َ ]( ع ص ، اِ ) ماده شتر عاجز از رفتن به سفر. ( از اقرب الموارد ). ماده شتری که از سفری بازگردد بسوی سفری. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ج ، رَجائِع. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ناقه دوم که از بهای ناقه اول خریده باشند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ج ، رَجایِع. ( ناظم الاطباء ).

رجیعة. [ رَ ع َ ] ( اِخ ) نام آبی. ( ناظم الاطباء ). آبی است مر بنی اسد را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

نام آبی آبیست مر بنی اسد را

پیشنهاد کاربران

بپرس