رجبی پرویز

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] «پرویز رجبی» در بهار سال1318ش در روستای امامقلی، حدود40 کیلومتری قوچان، به دنیا آمد. کودکی را در زادگاه پدرش در روستای آق کند، بین میانه و زنجان سپری کرد و در همان جا به مدرسه ابتدایی رفت.
چون پدرش از فعالان فرقه دمکرات بود، بعد از سقوط حکومت پیشه وری به شوروی گریخت و پرویز همراه مادر به قوچان رفت و در حالی تحصیل در کلاس اول ابتدایی را ادامه داد که فارسی کمی می دانست و در مدرسه قبلی اش، تنها زبان ترکی آذربایجانی را تدریس کرده بودند. در مشهد دیپلم گرفت و به استخدام اداره فرهنگ قوچان (آموزش و پرورش کنونی درآمد و آموزگاری را پیشه کرد. در سال 1338ش به تهران آمد و در بانک صادرات استخدام شد و تا 1340ش در آن بانک کار می کرد.
در سال 1342ش با کمک قاضی خیرخواهی در دادگستری قوچان، برای ادامه تحصیل به آلمان رفت. در سال 1349ش وقتی از آلمان بازگشت دارای دو دختر به نام های کتایون و بیتا بود و در رشته های ایران شناسی، اسلام شناسی و ترک شناسی، از دانشگاه گوتینگن آلمان دکترا گرفته بود. در بازگشت، نخست به استخدام دانشگاه اصفهان درآمد و بعد توسط ساواک اخراج شد. پس از اخراج از وزارت علوم و آموزش عالی در سال 1353ش، سرانجام مرکز تحقیقات ایران شناسی را تأسیس کرد. بعد از انقلاب، این مرکز تعطیل شد.
در 1367ش مجدداً به آلمان رفت و به مدت 6 سال به تحقیق و تدریس در دانش گاه های دانشگاه ماربورگ و گوتینگن مشغول بود. وی سرانجام به ایران بازگشت و ریاست بخش ایران شناسی دایرة العمارف بزرگ اسلامی را به عهده گرفت.
1379ش سالی بود که براثر سکته مغزی و فلج شدن نیمی از بدن، خانه نشین شد اما هم چنان به کار تحقیق و ترجمه اشتغال دارد.
- کریم خان زند و زمان او- معماری ایران در عصر پهلوی؛

دانشنامه آزاد فارسی

رجبی، پرویز (قوچان ۱۳۱۸ـ۱۳۹۰ش)
رجبی، پرویز
مورخ، مترجم و نویسنده ایرانی. تحصیلات ابتدایی را در زادگاه پدرش روستای آق کنه، بین میانه و زنجان گذراند. پدرش بعد از سقوط حکومت پیشه وری، به علت فعال بودن در فرقۀ دموکرات، به شوروی گریخت. دیپلمش را در مشهد گرفت و به استخدام ادارۀ فرهنگ قوچان درآمد. پس از مدتی برای تحصیل به آلمان رفت و از دانشگاه گوتینگن در رشته ایران شناسی مدرک دکتری گرفت. در بازگشت به استخدام دانشگاه اصفهان و سپس دانشگاه ملی (شهید بهشتی) درآمد. پس از انقلاب مرکز تحقیقات ایران شناسی را تأسیس کرد که تعطیل شد. بعد از آن مهد کودکی تأسیس کرد و به مدت ده سال این تنها شغل وی بود. در ۱۳۶۷ به آلمان رفت و شش سال در دانشگاه های ماربوگ و گوتینگن به تحقیق و تدریس پرداخت. در ۱۳۷۳، به ایران بازگشت و ریاست بخش ایران شناسی دایرةالمعارف بزرگ اسلامی را برعهده گرفت. از تألیفات اوست: کریم خان زند و زمان او، ۱۳۵۲؛ معماری ایران در عصر پهلوی، ۱۳۵۶؛ ترازوی هزار کفه، ۱۳۸۳. از ترجمه های اوست: کویرهای ایران، اسون هدین، ۱۳۵۴؛ مارکوپولو در ایران، آلفونس گابریل، ۱۳۵۴؛ سفرنامۀ نیبور، کارستن نیبور، ۱۳۵۵؛ از زبان داریوش، هاید ماری کخ، ۱۳۷۵؛ داریوش و ایرانیان، والتر هینتس، ۱۳۸۵. از داستان های اوست: شهر ما، ۱۳۵۲؛ ماهی قرمز حوض همسایه، ۱۳۵۷؛ سیمرغ (رمان)، ۱۳۸۵. مهم ترین تألیف او، هزاره های گمشده، در چندین جلد منتشر شده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس