رجاس

لغت نامه دهخدا

رجاس. [ رَ ج جا ] ( ع اِ ) دریا و بحر. ( ناظم الاطباء ). بحر. ( اقرب الموارد ). دریا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( ص ) ابر غرنده. ( ازناظم الاطباء ) ( آنندراج ): سحاب رجاس ؛ ابر غرنده. ( منتهی الارب ). ابر بلندآوا. ( از اقرب الموارد ). || بعیر رجاس ؛ اشتر بانگ کننده. ( آنندراج ) ( از مهذب الاسماء ). شتر سخت بانگ کننده. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

دریا و بحر یا ابر غرنده یا رجاس اشتر بانگ کننده شتر سخت بانگ کننده.

پیشنهاد کاربران

بپرس