رثو. [ رَث ْوْ ] ( ع مص ) ستایش کردن مرده را و گریستن بر وی. || یاد گرفتن حدیث را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بیاد آوردن حدیث را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).رثو. [ رَث ْوْ ] ( ع اِ ) ماست. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || شیر تازه با شیر ترش مخلوطشده. ( ناظم الاطباء ).