( رتیمة ) رتیمة. [ رَ م َ ] ( ع اِ ) بمعنی رتمة است که رشته باشد. ج ، رَتایِم ، رِتام. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رشته ای باشد که بر انگشت بندند تا بدان چیزی یاد آید. ج ، رتایم. ( مهذب الاسماء ) ( دهار ) ( از اقرب الموارد ). || گرهی باشد که در جاهلیت مسافر وقت سفر دو شاخ درخت را با هم می بست و هرگاه از سفر بازمی آمد اگر آن هر دو شاخ بحال می یافت می گفت که از اهل او خیانت واقع نشده و اگر بحال نیافت می گفت به تحقیق که از اهل او خیانت واقع شده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به رتمة شود.