لغت نامه دهخدا
- رتق و فتق ؛ اصلاح حال و زندگی کسی یا قومی.
رتق. [رَ ] ( ع ص ) بسته ، و منه قوله تعالی : کانتا رتقاً ففتقناهما. ( قرآن 30/21 ). ج ِ رَتَقة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || ( در اصطلاح فقه ) هو ان یکون الفرج ملتحماً لیس فیه مدخل لدخول. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) ( از ناظم الاطباء ). آن است که بر دهان فرج زن چیزی خارج و زاید از آفرینش طبیعی از جنس عضله یا پوستی پرده مانند بیرون آید که مانع از آرامیدن با وی شود. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به رتقاء شود. || ( اصطلاح صوفیه ) اجماع ماده وحدانیت است که آنرا عنصر اعظم مطلق گفته اند، چنانکه مرتوق بود قبل از آفریدن آسمان و زمین و مفتوق بود بعد از تعین او به خلق ، و گاه اطلاق می شود بر نُسُب حضرت احدیت به اعتبار لاظهور آن و بر هر گونه بطون و غیبتی ، مانند حقایق مکتوم در ذات احدیت قبل از تفاصیل آن در واحدیت همچون درخت در هسته. در اصطلاحات الصوفیه کمال الدین چنین است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).
رتق. [ رَ ت َ ] ( ع مص )بسته شدن بکارت زایل شده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - بستن دوختن مقابل فتق یا رتق و فتق ۱ - بستن و گشودن دوختن و شکافتن بست و گشاد حل و عقد : [[ برتق و فتق امور مشغولست ]] . ۲ - ( تصوف ) رتق اشارت به وحدت حقیقه و وجود واحد بسیط و مرتبت صفات و اسمائ و افعال است ( از اسفار ۳ . ) ۲۳ : ۳ - بسته مقابل فتق . ۴ - زنی که مدخل آلت تناسلیش مسدود بود و مانع آرامش گردد.
بسته شدن بکارت زایل شده
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. دوختن.
* رتق وفتق:
۱. بستن و گشودن.
۲. [مجاز] اداره کردن.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] بسته بودن راه آمیزش زن را رَتَق گویند.
رَتَق بسته بودن راه آمیزش است.
رتق در اصطلاح فقه
رتق در لغت و نیز نزد مشهور فقها عبارت است از بسته بودن فرج زن، به گونه ای که آمیزش با او برای مرد امکان پذیر نباشد.
← معنای رتق به نظر برخی فقها
از آن در باب نکاح سخن گفته اند.
احکام رتق
...
رَتَق بسته بودن راه آمیزش است.
رتق در اصطلاح فقه
رتق در لغت و نیز نزد مشهور فقها عبارت است از بسته بودن فرج زن، به گونه ای که آمیزش با او برای مرد امکان پذیر نباشد.
← معنای رتق به نظر برخی فقها
از آن در باب نکاح سخن گفته اند.
احکام رتق
...
wikifeqh: رتقاء
[ویکی الکتاب] معنی فَتَقْنَاهُمَا: آن دو را از هم جدا ساختیم (رتق به معنای ضمیمه کردن و به هم چسباندن دو چیز است ، چه اینکه در اصل خلقت به هم چسبیده باشند و چه آن ها به هم بچسبانند ، همچنان که قرآن کریم میفرماید : کانتا رتقا ففتقناهما ، زمین و آسمان به هم چسبیده بودند ، از یکدیگر جدا...
معنی رَتْقاً: ضمیمه کردن و به هم چسباندن دو چیز ( چه اینکه در اصل خلقت به هم چسبیده باشند و چه آن ها به هم بچسبانند ، همچنان که قرآن کریم میفرماید : کانتا رتقا ففتقناهما ، زمین و آسمان به هم چسبیده بودند ، از یکدیگر جداشان کردیم ، و فتق به معنای جدا سازی دو چیز م...
تکرار در قرآن: ۱(بار)
بستن و منظّم کردن در اقرب الموارد آمده «رَتَقَهُ رَتْقاً: سَدَّهُ وَ اَغْلَقَهُ» گویند «رَجُلٌ راتِقٌ وَ فاتِقٌ» یعنی مردی گرهزن و گشاینده است. . رتق در آیه مصدر به معنی مفعول است و فتق چنان که گذشت به معنی گشودن و باز کردن و ضدّ رتق است. و این میرساند که آسمانها و زمین ابتدا بسته و درهم فرو رفته و بالاخره مثل گلوله و یک چیز بوده است و سپس بوسیله فتق و باز کردن و ایجاد فواصل میان ذرّات بدین صورت در آمدهاند. «اَلسَّمواتِ» جمع محلّی بالف و لام مفید عموم و شامل تمام آسمانها و کهکشانهاست نه فقط طبقات جوّ زمین. و اگر مراد طبقات جوّ زمین باشد بنابر ادّله دیگر، مجموع عالم بواسطه رتق و فتق به چنین وضعی آمده است و ظاهراً مراد همان رتق آسمانها و زمین است که در سوره فصلت آمده در نهج البلاغه خطبه 209 مضمون آیه فوق چنین آمده است «فَطَرَ مِنْهُ اَطباقاً فَفَتَقَهَا سَبْعَ سَمواتٍ بَعْدَ ارْتَتاقِها» یعنی از آن پوسته جامد طبقاتی شکافت و آنها را باز کرد و هفت آسمان قرار داد پس از آن که رتق و در هم فرو رفته بودند. ولی سخن امام «علیه السلام» درباره طبقات جوّ زمین است و ایضاً در خطبه 89 فرموده «وَ فَتَقَ بَعْدَ الاِرْتَتاقِ صَوامِتَ اَبْوابِها». میشود گفت این آیه نشان میدهد که تمام کرات و منظومههای عالم و زمین ما در آغاز خلقت همه یک چیز فشرده و محکم بودهاند خدا بوسیله انبساط تدریجی آنها بدین شکل و نظم آورده است وصف «فاطِرِ السِّمواتِ وِ الاَرْضِ» که در سورههای انعام:14، یوسف:101، ابراهیم:10، فاطر:1، زمر:46، شوری:11. آمده مبیّن این حقیقت است و دلالت دارد که هسته ابتدائی بوسیله شکافته شدن به آسمانها و زمین تبدیل گردیده است.
معنی رَتْقاً: ضمیمه کردن و به هم چسباندن دو چیز ( چه اینکه در اصل خلقت به هم چسبیده باشند و چه آن ها به هم بچسبانند ، همچنان که قرآن کریم میفرماید : کانتا رتقا ففتقناهما ، زمین و آسمان به هم چسبیده بودند ، از یکدیگر جداشان کردیم ، و فتق به معنای جدا سازی دو چیز م...
تکرار در قرآن: ۱(بار)
بستن و منظّم کردن در اقرب الموارد آمده «رَتَقَهُ رَتْقاً: سَدَّهُ وَ اَغْلَقَهُ» گویند «رَجُلٌ راتِقٌ وَ فاتِقٌ» یعنی مردی گرهزن و گشاینده است. . رتق در آیه مصدر به معنی مفعول است و فتق چنان که گذشت به معنی گشودن و باز کردن و ضدّ رتق است. و این میرساند که آسمانها و زمین ابتدا بسته و درهم فرو رفته و بالاخره مثل گلوله و یک چیز بوده است و سپس بوسیله فتق و باز کردن و ایجاد فواصل میان ذرّات بدین صورت در آمدهاند. «اَلسَّمواتِ» جمع محلّی بالف و لام مفید عموم و شامل تمام آسمانها و کهکشانهاست نه فقط طبقات جوّ زمین. و اگر مراد طبقات جوّ زمین باشد بنابر ادّله دیگر، مجموع عالم بواسطه رتق و فتق به چنین وضعی آمده است و ظاهراً مراد همان رتق آسمانها و زمین است که در سوره فصلت آمده در نهج البلاغه خطبه 209 مضمون آیه فوق چنین آمده است «فَطَرَ مِنْهُ اَطباقاً فَفَتَقَهَا سَبْعَ سَمواتٍ بَعْدَ ارْتَتاقِها» یعنی از آن پوسته جامد طبقاتی شکافت و آنها را باز کرد و هفت آسمان قرار داد پس از آن که رتق و در هم فرو رفته بودند. ولی سخن امام «علیه السلام» درباره طبقات جوّ زمین است و ایضاً در خطبه 89 فرموده «وَ فَتَقَ بَعْدَ الاِرْتَتاقِ صَوامِتَ اَبْوابِها». میشود گفت این آیه نشان میدهد که تمام کرات و منظومههای عالم و زمین ما در آغاز خلقت همه یک چیز فشرده و محکم بودهاند خدا بوسیله انبساط تدریجی آنها بدین شکل و نظم آورده است وصف «فاطِرِ السِّمواتِ وِ الاَرْضِ» که در سورههای انعام:14، یوسف:101، ابراهیم:10، فاطر:1، زمر:46، شوری:11. آمده مبیّن این حقیقت است و دلالت دارد که هسته ابتدائی بوسیله شکافته شدن به آسمانها و زمین تبدیل گردیده است.
wikialkb: ریشه_رتق
پیشنهاد کاربران
در عربی به معنای دوختن، به هم وصل کردن است
رتق:[ اصطلاح توییتر]به خلاصۀ عبارت"ریتوییت قبلی" می گویند. مثلاً وقتی توییتی را ریتوییت کرده اید و بعد می خواهید دربارۀ آن ویدئویی هم توییت کنید، می توانید از عبارت #رتق استفاده کنید.