رتت
لغت نامه دهخدا
رتة. [ رُت ْ ت َ ] ( ع اِمص ) کندزبانی که بیان سخن را نتواند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). درماندگی در سخن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). تته پته کردن.
رتة. [ رُت ْ ت َ ] ( ع مص ) درماندن در سخن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید