ربیکه

لغت نامه دهخدا

( ربیکة ) ربیکة. [ رَ ک َ ] ( ع اِ ) کاجی. ( مهذب الاسماء ). بمعنی ربیک است که طعامی باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || آب آمیخته به گل تنک. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || مسکه که از شیر جدا نشود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس