ربوب
لغت نامه دهخدا
ربوب. [ رُ ] ( ع اِ ) ج ِ رُب . ( ناظم الاطباء ). ج ِ رُب ، شیره سطبر از هر ثمر بعدِ فشاردن آن. ( آنندراج ). رجوع به رُب شود. || ج ِ رَب . ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به رَب شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - خداوند صاحب مالک . ۲ - مخدوم . ۳ - خدا پروردگار جمع ارباب .
پسر زن مرد از شوهر دیگر یا شوهر مادر
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید