ربضه

لغت نامه دهخدا

( ربضة ) ربضة. [ رِ ض َ ] ( ع اِ ) کشتنگاه هر قوم که کشته شده باشند در یک جا. ( منتهی الارب )( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). || تن و شخص. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). تن و جثه. ( ناظم الاطباء ). || جماعت مردم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). جماعتی از مردم یا گوسپند. ( از اقرب الموارد ). || نوعی از نشست گوسپند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

ربضة. [ رُ ض َ ] ( ع اِ ) پاره ای از اشکنه. || ( ص ) مرد اشکنه ساز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

ربضة. [ رَ ب َ ض َ ] ( ع اِ ) رِبْضة. مقتل قوم یعنی کشتنگاه آنها در یک جای. || تن و جثه. ( ناظم الاطباء ).

ربضة. [ رُ ب َ ض َ ] ( ع ص ) مرد اشکنه ساز. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || مجروح و مقتول. || به روی خوابیده. ( ناظم الاطباء ).

ربضة. [ رِ ض َ ] ( ع مص ) مصدر است به معانی ربض و رُبوض. ( از المنجد ).

ربضة. [ رَ ض َ ] ( ع مص ) ربض. رُبوض. ( ناظم الاطباء ). رجوع به رُبوض شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس