ربص

لغت نامه دهخدا

ربص. [ رَ ] ( ع مص ) انتظار چیزی را نمودن و چشم داشتن نیکی یا بدی راکه فرودآید بر کسی. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). انتظار نیکی یا بدی را داشتن که بکسی فرودآید. ( از اقرب الموارد ). || بر انتظار داشتن کسی را، یقال : ربصنی امراً؛ در انتظار انداخت مرا کاری. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

انتظار چیزی را نمودن و چشم داشتن نیکی یا بدی را که فرود آید بر کسی .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱۷(بار)
(بر وزن فلس) انتظار. همچنین است تربّص (اقرب) راغب می‏گوید: تربّص انتظار کشیدن است برای چیزی مثل انتظار کشیدن برای گرانی یا فراوانی متاع یا برای امری که حصول و یا زوال آن محّل انتظار است. . بگو آیا برای ما جز یکی از دو نیکی انتظار می‏کشید؟ . زنان طلاق داده شده سه قرء (حیض) منتظر می‏مانند و آنگاه عده آنها تمام می‏شود. بگو منتظر بمانید من با شما از منتظرانم. . ریب به معنی قلق و اضطراب و منون به معنی مرگ است ریب المنون یعنی آشفتگی مرگ یعنی: بلکه می‏گویند شاعر است منتظر مرگ او باشیم تا مرگ وی در رسد و نام و هدفش از بین برود. ناگفته نماند کلّیه موارد به کار رفتن این کلمه در قرآن مجید از باب تفعّل است.

پیشنهاد کاربران

بپرس