ربرق

لغت نامه دهخدا

ربرق. [ رِ رِ ] ( سریانی ، اِ ) بلغت سریانی سگ انگور باشد که بتازی عنب الثعلب خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). تاج ریزی. انگورک توزه. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). عنب الثعلب. ( از اختیارات بدیعی ) ( اقرب الموارد ). تاجریزی. فنا. ثُلُثان. عنب الذئب. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). ریزق. رَیرق. رَبرق. عنب الثعب. ( نشوءاللغة ص 28 ) ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس