صبحگه آن نغمه چمچه حلیمی بر حلیم
بر بگوشم خوشتر از زخمه ٔربابی بر رباب.
حکیم سوری ( تقی دانش ).
ربابی. [ رِ ] ( ص نسبی ) قبیله ٔمنسوب به تیم الرباب را گویند. ( از انساب سمعانی ).
ربابی. [ رَ ] ( اِخ ) مندودبن عبداﷲ. شخصی بوده که در معرفت فن رباب نوازی بدو مثل زنند. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). رجوع به ابوبکر ربابی شود.