رایگان

/rAyegAn/

مترادف رایگان: بادآورد، بلاعوض، مجانی، مفت، مفتکی

معنی انگلیسی:
toll-free, gratis, gratuitous, rent-free, buckshee, complementary, complimentary, free(of cost), gratuitous(ly), in vain

لغت نامه دهخدا

رایگان. [ ی ْ / ی ِ ] ( ص نسبی ) راهگان. هر چیز که در راه یابند. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ) ( جهانگیری ). هر چیز مفت و چلمه که آن را عوض و بدلی نباید داد. ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ). مفت. ( رشیدی ). چیزی که در راه یافت شود. ( غیاث اللغات ). هر چیز بیمایه و بی زحمت و بی تحمل و بلاعوض و مفت و بدون خریداری. ( ناظم الاطباء ). هر چیز که بی رنج و محنت بدست آید. ( از ناظم الاطباء ). مفت و بی عوض. ( غیاث اللغات ). مفت و بی زحمت. ( از فرهنگ نظام ). مفت و آسان. ( ارمغان آصفی ) ( بهار عجم ). مفت و بی بدل و بی مایه و بی تحمل زحمت. ( از آنندراج ) ( جهانگیری ). گویند در اصل راهگان بوده یعنی چیزی در راه یافت شده. سامانی گفته است رایگان راهگان بوده ، چه گان افاده معنی لیاقت و سزاواری و درخوری کند و حاصل معنی ، سزاوار راهی است ، چه ، چیز کم مایه و فرومایه درخور آن است که بر سر راهها افتاده باشد چنانکه شایگان سزاوار صاحبی و خداوندی باشد. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( از غیاث اللغات ) ( از فرهنگ رشیدی ). چیزی است که در راه بیابند یا بمفت بدست آید و آنرا عوضی و بدلی نباشد. و در اصل راهگان بوده ، مخفف آن راگ باشد. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی کتابخانه مرحوم دهخدا ). بی عوضی. بی بدلی. مجان. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). دلخواه. مفت. بی بدل. هر چیز که مفت بدست آید یا از دست برود. هر چیز که مفت و بی مایه و عوض بچنگ آید یا به آسانی و سهولت تلف شود و از میان برود. تلف. ( منتهی الارب ) ذهبت ماله تلفاً و طلفاً؛ مالش برایگان رفت. جباب. جبار. دله. سحت. ضبع. ضلة: ذهبت دمه ضلة. طَلَف. طَلْف. قَمَز. لبع. ( از منتهی الارب ). مجان. ( دهار ) :
دریغ آن سوار گرانمایه شیر
که افکنده شد رایگان خیرخیر.
فردوسی.
بنام بزرگان و آزادگان
کز ایشان جهان یافتی رایگان.
فردوسی.
نه این باشد آیین آزادگان
همی تن به کشتن دهی رایگان.
فردوسی.
کجا گیو گودرز کشوادگان
که سردار باید همی رایگان.
فردوسی.
بزرگان و بادانش آزادگان
نوشتند یکسر همه رایگان.
فردوسی.
گفتم که رایگان نگرفته ست مملکت
گفتا که مملکت نتوان یافت رایگان.
عنصری.
اندر ایران از عطای تو به زایر زین سپس
زرّ نستاندستاننده ار دهندش رایگان.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

چیزی که درراه پیداکنندومفت بدست آید
( صفت ) ۱ - آنچه که در راه یابند . ۲ - مفت مجانی . ۳ - باطل بیهوده عبث .
دهی است از دهستان حاجیلو بخش کبود راهنگ شهرستان همدان .

فرهنگ معین

(یِ ) (ص مر. ) ۱ - مفت ، مجانی . ۲ - باطل ، بیهوده .

فرهنگ عمید

۱. چیزی که بدون پرداخت پول یا بدون رنج و زحمت به دست آید، مفت، مجانی.
۲. [عامیانه، مجاز] صمیمی.
۳. (قید ) بدون دریافت حق الزحمه.
۴. ‹راهگان› [قدیمی] چیزی که در راه پیدا کنند.
۵. [قدیمی، مجاز] پَست، بی ارزش.

جدول کلمات

زب

مترادف ها

free (صفت)
مستقل، مجاز، روا، اختیاری، عاری، ازاد، حق انتخاب، رایگان، مجانی، رها، مختار، مبرا، غیر مقید، سرخود، میدانی

gratis (صفت)
ازاد، رایگان، مجانی، مفت

gratuitous (صفت)
رایگان، مفت، بلاعوض، بیخود

فارسی به عربی

غیر مبرر , مجانی

پیشنهاد کاربران

درباره کتاب فرهنگ پاشنگ کسی این شخص دکتر ادبیات و زبان فارسی دارد پهلوی و اوستایی مسلط است یک استاد این ها دانشگاه معتبر کشور ایران تهران هستند درباره واژه رای لغات نامه دهخدا و فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید ونامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی و واژه نامه فارسی دیگر گفتند فارسی و سانسکریت هست پس کتاب اگر فرهنگ پاشنگ البته از نظر شما پر اشتباه هست واژه نامه دیگر حتماً هست از نظر شما ولی دیگران واژه نامه ی کتاب فرهنگ پاشنگ واژه نامه دیگر معتبر ی هست از نظر شما فقط حرف خودتان را هست شما زبان شناسی نیستی یک آدم تعصبی هستی به شدت دستان همش روی منفی هست ۶۶ منفی کی داده شما ۳۱ منفی کی داده شما بنده قسم خوردن جواب شما ندهم آن به قرآن که کتابی دوستش برایش ارزش قائل هستم شما حرف حرف خودتان است برای نظر دیگر ارزشی قائل نیست دیگر من جواب شما به هیچ وجه نخواهم داد
...
[مشاهده متن کامل]

زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
در جواب به کسانی که فقط خودش رو گول می زنند و حرف های بدون سند و مدرک می زدندیا مدرک معتبر ندارند مدرک شون جعلی است با این حرف خودتان خار و بی ارزش می کنید بس کنید هر کسی به من و خانواده من توهین حرمزاده بی ناموس بی رگ و ریشه سیم کش و جاکش و خودش و جد آبادش هست اگر توهین کند
درجواب شما ها
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
یک روزی از�برتراند راسل� ( فیلسوف، نویسنده و فعال صلح ) در قرن ۱۹ و ۲۰، پرسیدند چرا افراد متعصب حتی از فکر کردن و شک کردن درباره عقایدشون می ترسند؟
ایشون در پاسخ گفتن:
“چون او ( شخص متعصب ) فکر می کنه که چطور به تاول های پام بگم که این همه راهی که اومدم، اشتباه بود!”
تعصب یکی از بدترین طرز فکرهایی است که ما می توانیم در زندگی مان داشته باشیم.
آدمی که درگیر طرز فکر متعصبانه می شود، در واقع زاویه نگاه خودش را محدود می کند.
افراد متعصب، به طور کلی به شکل کورکورانه و بدون دلیل و منطق کافی، به موضوعی که مورد نظرشان هست نگاه می کنند و همین باعث می شود نتوانند تفکر منطقی و درست داشته باشند.
افرادی که درگیر تعصب می شوند، بخش منطق مغزشان از کار می افتد و با پرخاش یا ترس با بقیه ارتباط برقرار می کنند.
برای اینکه از این سم بزرگ ( تعصب ) دور بشویم، بهترین راه این است که پرسشگری را در خودمان تقویت کنیم.
وقتی من و شما، درباره یک موضوعی پرسش درست انجام بدیم و تحقیق کنیم، از یک جانبه نگاه کردن به اون موضوع دور می شویم.
پس اگر دوست ندارید به شکل یک آدم بی منطق و متعصب دیده شوید، حتما در مورد عقاید و باورهایتان:
• منابع موافق و مخالف رو مطالعه کنید
• پرسش های چالشی بپرسید
• تفکر منطقی کنید ( با دلیل و منطق و به شکل مستند در مورد موضوع فکر کنید. )
👤 ﺑﺮﺗﺮﺍﻧﺪ ﺭﺍﺳﻞ
▪️انسان کور را می توان درمان کرد اما نادان متعصب را هرگز. . . !
تعصب کور کورانه انسان بینا را کودن می کند. تعصب یک امر اشتباه است، حال فرقی نمی کند که این تعصب نسبت به دین، مذهب، نژاد، قوم، رنگ و حتی فردی باشد. تعصب، تعصب نام دارد. انسان متعصب برای مخفی کردن ضعف اجتماعی خود همواره در حال فرافکنی، تهمت، افترا، دروغ پردازی و جعل سازی نسبت به منتقدان خویش است.
غافل از اینکه برجسته ترین راه شناخت یک انسان بزرگ، اعتراف شجاعانه او به اشتباهات گذشته ی خویش است. از تعصب بپرهیزیم؛ تعصب، بیجا و بجا ندارد. تعصب، تعصب است. هر کس به وسعت تفکرش آزاد است. . . !
✍کریستوفر هیچنز
احمق به کسانی گفته میشود که برای اثبات گفته هایشان هیچ مدرکی ارائه نمیکنند اما برای زیر سوال بردن گفت دیگران از آنها مدرک طلب میکنند!
✍ آنتوان چخوف
هرگز با احمق ها بحث نکنید!
آنها اول سطح شما را تا سطح خودشان پایین میکشند،
بعد با تجربه یک عمر زندگی در آن سطح،
شما را شکست میدهند!!!
👤مارک تواین

فارسی به عربی
غیر مبرر , مجانی
فارسی به عربی
احمق , سخریة , فلاح , محشة , مضحک , مهرج , مهزلة
. مجان. ( دهار ) :
دریغ آن سوار گرانمایه شیر
که افکنده شد رایگان خیرخیر.
فردوسی.
بنام بزرگان و آزادگان
کز ایشان جهان یافتی رایگان.
فردوسی.
نه این باشد آیین آزادگان
...
[مشاهده متن کامل]

همی تن به کشتن دهی رایگان.
فردوسی.
کجا گیو گودرز کشوادگان
که سردار باید همی رایگان.
فردوسی.
بزرگان و بادانش آزادگان
نوشتند یکسر همه رایگان.
فردوسی.
گفتم که رایگان نگرفته ست مملکت
گفتا که مملکت نتوان یافت رایگان.

#2
رأی گان: رأی همگانی . . . این در متون کهن ونو نگارش نشده!
رایگان : مصطلح معاصر.
. . .
این یه دلیل دیگر از هزار دلیل که ذکر کردم : رأی ( فعل عربی ) با رای ( =را =حرف سببی ) همریشه نیستند
...
[مشاهده متن کامل]

و "فرهنگ پاشنگ" پر از اشتباه است وهیچ دلیل یا متن یا مرجع . . . ارائه نکرد وصرفً "ازحوددرآوردنی هست.
و اعتبار علمی ندارد ومرجع معتبر به حساب نمیاد ونیست.
. . .
قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ64
. . .
لَوْ لا أَنْ رَأی‏ بُرْهانَ رَبِّهِ
. . .

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی رایگان از ریشه ی دو واژه ی رای و گان فارسی هست خود واژه ی گان از ریشه ی واژه ی کان فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

رایگانرایگانرایگانرایگانرایگان
رایگان= رای همه گان ( پارثی ) = برای همه گان ( فارسیN ) = عمومی ( عربی: للعموم ) = puplic. . .
for puplic use
. . .
رای با رأی ( عربی ) هیچ ارتباطی ندارد )
اینقدر خودت را به زور وجعل زبانشناس ندان!
به واژه
رای
برای
را
for
N
. . .
رجوع کنید.
بی دلیل و منطق. آنچه دلیلش درک نمیشود و شایسته است استدلالی برایش بیان شود.
این واژه از دو بخش رای گان تشکیل شده که رای به چم دلیل و منطق پسوند گان که بنا بر آنچه در لغتنامه دهخدا آمده پسوند افاده است یعنی سزاوار و شایسته چیزی بودن.
...
[مشاهده متن کامل]

قابل توجه است که رای به معنی ایده و فکر نمیباشد.
☆رایمند=بهره مند از هنر منطق و استدلال. آدم منطقی

بی زرخرید ؛ میسرشده بدون خریدن. ( ناظم الاطباء ) . ، بیزر. [ ب َ زَ ] ( ع اِ ) کدنگ گازران. ج ، بَیازِر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) . گزلک. میجنة. کدنگ. کودینه. چوب جامه کوب. ( یادداشت مؤلف ) ( زمخشری ) . کدین گازر. ( از مهذب الاسماء ) . و رجوع به دزی ج 1 ص 133 شود.
با توجه به پنج موردی که در اشعار فردوسی استفاده شده، معنای" سریع" از معنای "بدون هزینه و مجانی" مناسب تر بنظر میرسد
راهگان
هرچیزی که در راه بیابند
بی هزینه، بدون هزینه
زب. . . مفت. . . مجانی. . .
بی مزد و منت
courtesy
یامفت
بلاعوض، مفت ، مجانی
مجانی
ضب
بلاعوض
مفت و مجانی
زب
آرامش و مهربان
با هم رایگان باشید معنی میدهد که با هم خوب و خوش و مهربان باشید
صلواتی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس