دریغ آن سوار گرانمایه شیر
که افکنده شد رایگان خیرخیر.
فردوسی.
بنام بزرگان و آزادگان کز ایشان جهان یافتی رایگان.
فردوسی.
نه این باشد آیین آزادگان همی تن به کشتن دهی رایگان.
فردوسی.
کجا گیو گودرز کشوادگان که سردار باید همی رایگان.
فردوسی.
بزرگان و بادانش آزادگان نوشتند یکسر همه رایگان.
فردوسی.
گفتم که رایگان نگرفته ست مملکت گفتا که مملکت نتوان یافت رایگان.
عنصری.
اندر ایران از عطای تو به زایر زین سپس زرّ نستاندستاننده ار دهندش رایگان.بیشتر بخوانید ...