رایت انگیختن. [ ی َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) علم برافراشتن. بیرق بلند کردن. برپای کردن و فروگشادن علامت. نصب کردن علم. افراختن علم. بپا داشتن علم : در آن دژ که او رایت انگیخته سر کوتوال از دژ آویخته.
نظامی.
فرهنگ فارسی
علم بر افراشتن . بیرق بلند کردن . بر پای کردن و فرو گشادن علامت . نصب کردن علم .