رایب
لغت نامه دهخدا
رایب. [ ی ِ ] ( ع ص ) رائب. اسم فاعل از ریشه «ریب ». کار مشتبه ومکدر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). از اضداد است ، چیزی که در آن شبهه و کدر باشد. || صافی که در آن شبهه و کدری نباشد. ( از المنجد ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید