چهار واژه به زبانِ پارسی:
اَختر ( نام ) :صورتِ فلکی ( Constellation )
اَباختر، باختر ( نام ) :سیاره ( Planet ) ( نکته: "اَب/ب" در این واژگان پیشوند هستند ) .
بریهینیتَن ( پارسی میانه ) ، بریهانیدن ( پارسی نو ) :تعیین کردن ( determine )
... [مشاهده متن کامل]
رایینیتَن ( پارسی میانه ) ، رایانیدن ( پارسی نو ) : حکومت کردن ( govern )
. . . . .
پَسگشت:
روبرگ 245 از نبیگ " زبانهای ایرانی" ( گرنوت ویندفر )
اَختر ( نام ) :صورتِ فلکی ( Constellation )
اَباختر، باختر ( نام ) :سیاره ( Planet ) ( نکته: "اَب/ب" در این واژگان پیشوند هستند ) .
بریهینیتَن ( پارسی میانه ) ، بریهانیدن ( پارسی نو ) :تعیین کردن ( determine )
... [مشاهده متن کامل]
رایینیتَن ( پارسی میانه ) ، رایانیدن ( پارسی نو ) : حکومت کردن ( govern )
. . . . .
پَسگشت:
روبرگ 245 از نبیگ " زبانهای ایرانی" ( گرنوت ویندفر )
"رایانیدن" گذرایِ کارواژه یِ "راییدن" است.
کاربر گرامی ژاپه یوسفی ما چیزی بنام "یانیدن" نداریم.
واژگانی همچون "رایانه، رایانش" به چمِهای زیر هستند:
1 - رایانه: چیزی که " به نظم در می آورد" - برابر با computer در زبانهای اروپایی
... [مشاهده متن کامل]
2 - رایانِش: عملِ " به نظم درآوردن" - برابر با computing در زبانهای اروپایی
کاربر گرامی ژاپه یوسفی ما چیزی بنام "یانیدن" نداریم.
واژگانی همچون "رایانه، رایانش" به چمِهای زیر هستند:
1 - رایانه: چیزی که " به نظم در می آورد" - برابر با computer در زبانهای اروپایی
... [مشاهده متن کامل]
2 - رایانِش: عملِ " به نظم درآوردن" - برابر با computing در زبانهای اروپایی
یاندن = مصدر نوساخته ای است که مخفف رایانیدن است و به معنی عمل کرد کامپیوتری است. مشتقات این مصدر در قالب پسوند باعث گسترش زبان پارسی در زمینه فناوری رایانه ای خواهد شد.
مصدر: یاندن
بن ماضی: یاند
... [مشاهده متن کامل]
بن مضارع: یان
اسم مصدر: یانش
اسم مصدر: یانه
اسم فاعل: یاننده
اسم مفعول: یانده
برای مثال،
با ادغام پسوند �یانه� با واژگان معمولی می توان واژگان گویا و نویی را به زبان پارسی اضافه کرد.
دوربین کامپیوتری = چشم یانه
مایکروفون کامپیوتری = گوش یانه
بلندگوی کامپیوتری = بانگ یانه
حافظه کامپیوتری = یادیانه
نوشته کامپیوتری = نوشت یانه
طراحی کامپیوتر ی = نگاریانه
شبیه سازی کامپیوتری = مانندیانه، سان یانه
ارز کامپیوتری = ارزیانه
پیام کامپیوتری = پیام یانه
و . . . . .
مصدر: یاندن
بن ماضی: یاند
... [مشاهده متن کامل]
بن مضارع: یان
اسم مصدر: یانش
اسم مصدر: یانه
اسم فاعل: یاننده
اسم مفعول: یانده
برای مثال،
با ادغام پسوند �یانه� با واژگان معمولی می توان واژگان گویا و نویی را به زبان پارسی اضافه کرد.
دوربین کامپیوتری = چشم یانه
مایکروفون کامپیوتری = گوش یانه
بلندگوی کامپیوتری = بانگ یانه
حافظه کامپیوتری = یادیانه
نوشته کامپیوتری = نوشت یانه
طراحی کامپیوتر ی = نگاریانه
شبیه سازی کامپیوتری = مانندیانه، سان یانه
ارز کامپیوتری = ارزیانه
پیام کامپیوتری = پیام یانه
و . . . . .
نظم بخشیدن، سنجش، پردازش کردن
https://fa. m. wiktionary. org/wiki/رایانیدن
https://fa. m. wiktionary. org/wiki/رایانیدن