راکاره. [ رَ / رِ ] ( ص ) زن فاحشه و بدکاره. ( برهان ) ( آنندراج ) ( شعوری ج 2 ورق 14 ) ( ناظم الاطباء ) ( شمس اللغات ) ( انجمن آراء ). زن روسپی. ( ناظم الاطباء ) : ای طبع تو بسته تر ز سنگ خاره وی گاه سخن سرددم گه خواره وی والده عزیز تو آنکاره وی سگ بزبان بزدیت راکاره.
شرف شفروه ( از شعوری ).
فرهنگ فارسی
زن بدکار، فاحشه، قحبه، روسپی زن فاحشه و بد کاره زن روسپی .