راپورت

لغت نامه دهخدا

راپورت. [ پ ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) رجوع به راپرت شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) گزارش کتبی یا شفاهی مبنی بر خبر و مطلبی گزارش [[ اجزائ هر یک از وزارتخانه هااز روی راپرت آن وزیر بصدارت عظمی ... خواهد بود ]] ( از قانون تشکیلات مشیر الدوله صدر اعظم ناصر الدین شاه ) .

پیشنهاد کاربران

راپورت همان فرانسوی همانپلیتیک یا همان پولیتیک یا پلتیک انگلیسی است فقد گزارشی که کد پاسبورت و رمز دیپلماتیک سرویس های جاسوسی را افشا میکند ولی وقتی بانیرنگ از انگلساکستون بیش ازسی استان فدرال را بیش از
...
[مشاهده متن کامل]
سی کشوربدروغ مستقل تا تنها خودش سیزده کشور شورای امنیت و دارای سه رای وتو که الان قصد دارد یک رای دیگر هم برای اسرائیل عاصب و بچه کش ولی دید نمیتواند دولت نازی نالیسم بدنام آلمان را بر خود بگسل زده و میکشد

گزارش
راپورت ورژن فرانوسی report است به معنای گزارش دادن. اما گاهی اوقات با توجه به جمله ممکن است به معنای لو دادن هم بدهد
* از ریپورت - Report - گرفته شده است که به همان معنای انگلیسی هم بکار می رود، گزارش دادن، خبر دادن * برای مثال ( در یک جمله تشنیزی ) : خای راپورت مونه بِش بِی؟ یعنی: می خواهی گزارش من را به او بدهی؟
می خواهی من را لو بدهی؟

بپرس