راودته

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی رَاوَدَتْهُ: آن زن ازاو خواهش کرد (چون به همراه عبارت "عَن نَّفْسِهِ " آمده یعنی ازاودرخواست کامجویی کرد)
معنی رَاوَدتُّهُ: ازاو خواهش کردم (چون به همراه عبارت "عَن نَّفْسِهِ " آمده یعنی ازاودرخواست کامجویی کردم)
ریشه کلمه:
رود (۱۴۸ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

پیشنهاد کاربران

ریشه ی کلمه:
رود ( فعل اجوف )
وزن باب مفاعَلَة:
فاعَلَ، یفاعِلُ، مفاعَلَة و مصدر دومش فِعال.
بردن به باب مفاعله:
رَاوَدَ، یُرَاوِدُ، مُرَاوَدَةً و رِوَاد.
مثال:
راوَدَهُ ( او را خواست ) ، راوَدَهُ على کَذَا ( او را بر آن کار واداشت ) ، راوَدَهُ عَنْ وَ عَلى نَفْسِهِ ( با فریب دادن او از وى کار ناشایست خواست ) ، راوَدَهُ فلاناً ( کوشید تا فلانى را بر انگیزد و شیفته دل کند )
...
[مشاهده متن کامل]

یک هم خانواده:
ارادة به معانی اراده، خواست، مشیت، از روی قصد و رضا، از روی اراده، عزم، اختیار ( کردن ) ، فرمان، حکم، دستور.

بپرس