راهله

پیشنهاد کاربران

واژه ای بنام راهله نداریم و بانویی که نامش را راهله ثبت دفتر آمار کرده اند میتواند از مامور ثبت احوال شکایک کند چه میشود تمام روستا های پارسی مارا در زمان رضا شاه که مخالف زبان عرب بودولی سوادکافی نداشت
...
[مشاهده متن کامل]
که خودش متوجه خیانت ثبت احوال شود مثلا خسروگرد ما را خسرو جرد و چیرگ را طزرق بنگن را بنقن ورباط گز را رباط جز الیآخر یکنام را نام پارسی خودش ننهاده و لذا اداره راه و ترابری هم بر خلاف نام واقعی و عرفی آن روستا ها در محلتابلو عربی نصب کرده اند ولی اینجا نام عربی این خانم را چنان غلط ثبت نموده اندکه اصلا نه در فارسی و نه درعربی وجود ندارد و لذا نام راحله مسافراستو مونث و مذکر هم ندارد و تنها واژه ای است در عربی که ه مصغر کحقیر آمیز پسوند نشدهو از انجا که ت در عربی ته با ه نوشته میشود پس ه برای تصغیر و یا مونث نیست و ذاتا باید نوشته شود

کوچ کننده
رفته ، پیش رفته
فرشته به زبان سامی
1. دریای درخشان و زلال
2. طبق معنای راحله به عربی، به دلیل اینکه راحله به معنی مسافر زن است فارسی شده ی آن یعنی راهله به معنی جهانگرد، شبگرد و راهرو و یا زن بازرگانی که سفر می کند، می باشد.
3. اگر راه + هله : چاووش . هلهله راه
1. دریای درخشان و زلال
2. طبق معنای راحله به عربی، به دلیل اینکه راحله به معنی مسافر زن است فارسی شده ی آن یعنی راهله به معنی جهانگرد، شبگرد و راهرو و یا زن بازرگانی که سفر می کند، می باشد.
3. اگر راه + هله باشد می توان معنی چاووش ، یا استقبال کننده ی راه را پیشنهاد داد. هلهله راه
راه استاد
زن جهانگرد.

بپرس