اگر گاه مازندران بایدت
مگر زین نشان راه بگشایدت.
فردوسی.
بکف عنان دو طوفان نگاه نتوان داشت چون راه گریه گشادم در فغان بستم.
کلیم کاشانی.
جای فریاد و استغاثه و آه فکر آشفته را گشادم راه.
ملک الشعراء بهار.
|| پدید آوردن راه و طریقت و شریعت خاص : ولیکن جز امین سر یزدان
کسی این راه را بر خلق نگشاد.
ناصرخسرو.