راه کسی بجایی یا بر جایی یا در جایی افتادن ( فتادن ) ؛ گذر کردن بر آنجای. رفتن بدانجای. گذار وی افتادن در آنجای :
اگر چون قطره در دریای کثرت راه ما افتاد
خیال دورکرد یار تنها می کند ما را.
صائب ( از بهار عجم ) .
... [مشاهده متن کامل]
همیشه راه به آب بقا نمی افتد
مشو بدیدن ازآن لعل جانفزا قانع.
صائب ( از بهار عجم ) .
زاهدا افسرده گو گرمی مکن خواهد فتاد
راه برق رحمتی بر خرمن عصیان ما.
نورالدین ظهوری ( از بهار عجم ) .
اگر چون قطره در دریای کثرت راه ما افتاد
خیال دورکرد یار تنها می کند ما را.
صائب ( از بهار عجم ) .
... [مشاهده متن کامل]
همیشه راه به آب بقا نمی افتد
مشو بدیدن ازآن لعل جانفزا قانع.
صائب ( از بهار عجم ) .
زاهدا افسرده گو گرمی مکن خواهد فتاد
راه برق رحمتی بر خرمن عصیان ما.
نورالدین ظهوری ( از بهار عجم ) .