راه خود را گرفتن یا کشیدن و رفتن
اصطلاحات و ضرب المثل ها
بی اعتنا به رویدادی به راه خود ادامه دادن؛ دخالت نکردن و پی کار خود رفتن
مثال:
- به نزدیکی محل قرار که رسیدم حس کردم که ماموران ساواک آنجا را زیرنظر گرفته اند. من هم سوت زنان راهم را گرفتم و رفتم.
- تا اون روی سگم بالا نیومده، راهِتو بکش و برو !
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید