راه برداشتن. [ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) آغاز به راهروی کردن. آغاز رفتن کردن. راهی شدن. روانه شدن. برفتن درآمدن. رفتن آغازیدن : راه برداشت ، میدوید چو دودسهم زد زآن هوای زهرآلود.نظامی.