همه مهتران پیش مهتر شدند
ز هر گونه ای داستانها زدند
بدان تا چه شد نامور شاه را
که بربست بر کهتران راه را.
فردوسی.
- بربستن راه ؛ مسدود کردن راه. بند آوردن آن. مقابل گشادن راه.- || بسته شدن راه. مسدودن گردیدن راه :
ز بس کشته اندر میان سپاه
بماندند بر جای و بربست راه.
فردوسی.
و رجوع به راه بستن شود.