راه بده ( بدیه ) بودن ، راهی بدهی بودن ؛ راه بده داشتن. راه بده بردن. صورت معقولیت داشتن. حق بجانب بودن :
زهد رندان نوآموخته راهی بدهی است
من که بدنام جهانم چه صلاح اندیشم.
حافظ.
و رجوع به تاریخ بیهقی چ فیاض حاشیه ص 406 و دیوان منوچهری چ دبیرسیاقی تعلیقات ص 252 و راه بده داشتن و راه بده بردن و ره بده و ره بده بردن و ره بده داشتن شود.
... [مشاهده متن کامل]
زهد رندان نوآموخته راهی بدهی است
من که بدنام جهانم چه صلاح اندیشم.
حافظ.
و رجوع به تاریخ بیهقی چ فیاض حاشیه ص 406 و دیوان منوچهری چ دبیرسیاقی تعلیقات ص 252 و راه بده داشتن و راه بده بردن و ره بده و ره بده بردن و ره بده داشتن شود.
... [مشاهده متن کامل]