راه باز و جاده یا جعده دراز
اصطلاحات و ضرب المثل ها
اگر نمی خواهی می توانی بروی؛ برای من ناز نکن؛ من برای حضور / خدمات تو اهمیتی قایل نیستم.
مثال:
اینقدر تهدید نکن که می ذارم و می رم، داغ به دل یخ می ذاری؟ راه بازه و جعده دراز !
پیشنهاد کاربران
در دایره ای که آمدن و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
این آمده در این دایره حدود هزار سال پس از رفتن خیام، برین بینش و وارست که هرفرد انسانی ( منحمله هر موجود دیگری در این دنیا چه زنده و چه غیر زنده و خود این دنیا بطور کلی ) دارای زمان خودی یا ساعت لحظه شمار خاص و ویژه خویش می باشد. مسیر حرکت زمان خودی که همیشه توسط لحظه جاودانه حال طی میشود، بصورت دو قوس یا کمان؛ یکی بسیار کوتاه و دیگری بسیار بلند و به شکل یک دایره از پیش تعیین و ترسیم گردیده است. قوس یا کمان کوتاه همین پدیده طبیعی، واقعی و تجربی است به شکل 《تولد - زندگی - مرگ》 و زندگی در طول آن همین زندگی دنیوی میباشد که در اصل و ریشه بهشتی ست اما آغشته به جنبه های فراوان جهنمی و طول زمانی آن منحصربفرد. قوس یا کمان بلند که بخش اعظم آن به کمک حواس هفتگانه ( پنجگانه به اضافه حس تعادل و حس جهت یابی ) غیر قابل دریافت و به کمک تجربه غیر قابل شناخت می باشد، پدیده دیگریست به شکل 《مرگ - زندگی - تولد 》و زندگی در طول آن برزخی - روئیائی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، سلامتی و صلح و صفا، عشق و لذت و خوشی و شادی، بازی و آزادی و عدالت و اخلاق نیکو، توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین و آنهم برخلاف مندرجات قرآن نه تا وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت، بلکه همیشه تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداراتی برتر در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) و طول زمانی آن برای همه افراد انسانی در اعصار گذشته و حال و آینده همیشه بطور مطلق مساوی خواهد بود با هفت برابر طول عمر کلی محتوای کیهان یا جهان یعنی هفت برابر فاصله زمانی بین وقوع دو مه بانگ متوالی نه یک ثانیه بیشتر و نه کمتر. در این زمینه یک مثال عددی : اگر طول عمر کلی محتوای کیهان یا جهان یا فاصله زمانی بین وقوع دو مه بانگ متوالی همیشه مساوی با مقدار عددی سرعت نور ( یعنی بدون پسوند کیلومتر بر ثانیه ) در خلاء بتوان عدد ۲ به اضافه پسوند سال یعنی ۹۰ میلیارد سال ( شمسی ) باشد، آنگاه طول زمانی برزخ برای هر فرد انسانی هفت برابر آن یعنی ۶۳۰ میلیارد سال خواهد بود و آنهم در طول این سفر دایره وار بین دو بهشت برین متوالی نه فقط یک یا صد و یا هزار و یکبار بلکه دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول و یا به عبارتی دیگر دقیقن به تعداد یک هفتم کلیه کنگره های سلسله دایره وار دهّر ها و یا به بیانی دیگر به تعداد یک هفتم کلیه مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پایین ترین حالت نشئگی طبیعی ( یعنی اولین زندگی دنیوی روی پائین ترین پله و درجه تکاملی پس از وقوع اولین مهبانگ ) و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی ( یعنی آخرین زندگی دنیوی روی بالاترین پله و درجه تکاملی قبل از وقوع آخرین مهبانگ و بازگشت به همان حالت آفرینش اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین ) . مرگ در انتهای قوس یا کمان اول و مرگ در ابتدای کمان دوم هر دو یکی اند و پیوسته و تولد در انتهای پدیده دوم همان تولد خواهد بود در ابتدای پدیده اول با این تفاوت که همیشه در مداری برتر از قبل یعنی در یک درجه تکاملی برتر از پیش روی خواهد داد یا اتفاق خواهد افتاد. یکی از امتیازات برجسته محمّد پیامبر دین اسلام نسبت به بنیانگذاران پیشین آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی از قبیل موسا، زرتشت، بودا و ایسا این بوده که به عالم میانی تحت عنوان برزخ باور پیدا کرده است. اما یک بینش و باور هم میتواند حقیقی و منطبق بر واقعیات عینی یا شهودی و غیبی باشد و یا اوهامی و بریده از آنها. با احترام کامل و فرو آوردن سر تعظیم و ابراز تواضع و فروتنی و ناچیز بودن در پیشگاه والا و اعلای آن حضرت والا مرتبه و عالی مقام و به قول شریف خود رسول و ولی الله و کلیه پیروان موئمن و شریف و ارجمند و صالح و مصلح و خیر خواه و نیک اندیش و نیک گفتار و نیک کردار دین اسلام، از دیدگاه فردی من، پیامبر پس از رسیدن به این باور با شور و شوق و شعف فراوان عجولانه به فرمول بندی کلامی تصویر آسمانی - وحیانی 《دنیا - برزخ - آخرت 》 رسیده است. اگر در این زمینه مقداری صبر خرج میکرد و به دقت به سخنان جبرئیل گوش فرا میداد، آنگاه از زبان آن فرشته فرمولبندی کلامی زیر را می شنید: عزیزم !! ای نور چشم من و رسول الله به شنوندگان کلام مبارک خود بگو که عالم یا حالت برزخ در طول این راه و سفر دایره وار، حائل بین دنیا و آخرت نمی باشد بلکه همیشه حائل بین لحظه مرگ در این دنیا و لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر. همچنین به شنوندگان کلام خود بگو که این دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، در طول این سفر همیشه پس از وقوع مهبانگ های هشتم ( ۸م ) در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود و بازگشت همه شما در پایان این راه و سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی به بهشت برین خواهد بود و آنهم بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها، رفتار ها، کردار ها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی و در طول و طی حالت برزخ هم به همین ترتیب. عزیزم تا هم الله، نور سماوات و الارض یا ربُّ العالمین از دست و زبان تو خشنود و راضی باشد هم خلق الله و هم شرکت کنندگان در جشن یا بزم خدا حافظی الست قبل از آغاز سفر و شنوندگان کلام مبارک الله به شکل : آیا من رب شما نیستم؟
... [مشاهده متن کامل]
این ظرف هندسی عظیم و سر بسته که درون آن جولانگاه آمدن ها، رفتن ها و بازگشتن های متوالی ماست/ فرم یا صورت و یا شکل آن در مقابل فهم و عقل ما و آینه های تلسکوپ ها هم اکنون نامعلوم و ناپیداست/ آیا شکل این فضای هشت بُعدی هندسی کرویست یا مکعب مربع و یا منشور شش ضلعی و هشت سطحی به سان خانک های روی شانه های مومی در کندوان زنبور های عسل؟/ پاسخ این پرسش را تا آینده های دور دست فقط خدا داند و عزّ و جّل/ اما جواب ساده به سوال عمر خیام حکیم بزرگوار اینست که بدایت و نهایت محتوای این سرای جاودانه هر دو یکی اند وانهم بهشت برین /
این فکر و خیال و تصور درین سر و دل بی قرار من هرگز آرام نگیرند/ تا خود را در فکر و خیال و تصور و سر و دل پروردگارم روشن نبینند/این راه و سفر بر روی این جاده هر دو بسی درازند و رند یگانه و سرکش در طول آن همیشه بیدار/
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
این آمده در این دایره حدود هزار سال پس از رفتن خیام، برین بینش و وارست که هرفرد انسانی ( منحمله هر موجود دیگری در این دنیا چه زنده و چه غیر زنده و خود این دنیا بطور کلی ) دارای زمان خودی یا ساعت لحظه شمار خاص و ویژه خویش می باشد. مسیر حرکت زمان خودی که همیشه توسط لحظه جاودانه حال طی میشود، بصورت دو قوس یا کمان؛ یکی بسیار کوتاه و دیگری بسیار بلند و به شکل یک دایره از پیش تعیین و ترسیم گردیده است. قوس یا کمان کوتاه همین پدیده طبیعی، واقعی و تجربی است به شکل 《تولد - زندگی - مرگ》 و زندگی در طول آن همین زندگی دنیوی میباشد که در اصل و ریشه بهشتی ست اما آغشته به جنبه های فراوان جهنمی و طول زمانی آن منحصربفرد. قوس یا کمان بلند که بخش اعظم آن به کمک حواس هفتگانه ( پنجگانه به اضافه حس تعادل و حس جهت یابی ) غیر قابل دریافت و به کمک تجربه غیر قابل شناخت می باشد، پدیده دیگریست به شکل 《مرگ - زندگی - تولد 》و زندگی در طول آن برزخی - روئیائی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، سلامتی و صلح و صفا، عشق و لذت و خوشی و شادی، بازی و آزادی و عدالت و اخلاق نیکو، توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین و آنهم برخلاف مندرجات قرآن نه تا وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت، بلکه همیشه تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداراتی برتر در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) و طول زمانی آن برای همه افراد انسانی در اعصار گذشته و حال و آینده همیشه بطور مطلق مساوی خواهد بود با هفت برابر طول عمر کلی محتوای کیهان یا جهان یعنی هفت برابر فاصله زمانی بین وقوع دو مه بانگ متوالی نه یک ثانیه بیشتر و نه کمتر. در این زمینه یک مثال عددی : اگر طول عمر کلی محتوای کیهان یا جهان یا فاصله زمانی بین وقوع دو مه بانگ متوالی همیشه مساوی با مقدار عددی سرعت نور ( یعنی بدون پسوند کیلومتر بر ثانیه ) در خلاء بتوان عدد ۲ به اضافه پسوند سال یعنی ۹۰ میلیارد سال ( شمسی ) باشد، آنگاه طول زمانی برزخ برای هر فرد انسانی هفت برابر آن یعنی ۶۳۰ میلیارد سال خواهد بود و آنهم در طول این سفر دایره وار بین دو بهشت برین متوالی نه فقط یک یا صد و یا هزار و یکبار بلکه دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول و یا به عبارتی دیگر دقیقن به تعداد یک هفتم کلیه کنگره های سلسله دایره وار دهّر ها و یا به بیانی دیگر به تعداد یک هفتم کلیه مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پایین ترین حالت نشئگی طبیعی ( یعنی اولین زندگی دنیوی روی پائین ترین پله و درجه تکاملی پس از وقوع اولین مهبانگ ) و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی ( یعنی آخرین زندگی دنیوی روی بالاترین پله و درجه تکاملی قبل از وقوع آخرین مهبانگ و بازگشت به همان حالت آفرینش اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین ) . مرگ در انتهای قوس یا کمان اول و مرگ در ابتدای کمان دوم هر دو یکی اند و پیوسته و تولد در انتهای پدیده دوم همان تولد خواهد بود در ابتدای پدیده اول با این تفاوت که همیشه در مداری برتر از قبل یعنی در یک درجه تکاملی برتر از پیش روی خواهد داد یا اتفاق خواهد افتاد. یکی از امتیازات برجسته محمّد پیامبر دین اسلام نسبت به بنیانگذاران پیشین آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی از قبیل موسا، زرتشت، بودا و ایسا این بوده که به عالم میانی تحت عنوان برزخ باور پیدا کرده است. اما یک بینش و باور هم میتواند حقیقی و منطبق بر واقعیات عینی یا شهودی و غیبی باشد و یا اوهامی و بریده از آنها. با احترام کامل و فرو آوردن سر تعظیم و ابراز تواضع و فروتنی و ناچیز بودن در پیشگاه والا و اعلای آن حضرت والا مرتبه و عالی مقام و به قول شریف خود رسول و ولی الله و کلیه پیروان موئمن و شریف و ارجمند و صالح و مصلح و خیر خواه و نیک اندیش و نیک گفتار و نیک کردار دین اسلام، از دیدگاه فردی من، پیامبر پس از رسیدن به این باور با شور و شوق و شعف فراوان عجولانه به فرمول بندی کلامی تصویر آسمانی - وحیانی 《دنیا - برزخ - آخرت 》 رسیده است. اگر در این زمینه مقداری صبر خرج میکرد و به دقت به سخنان جبرئیل گوش فرا میداد، آنگاه از زبان آن فرشته فرمولبندی کلامی زیر را می شنید: عزیزم !! ای نور چشم من و رسول الله به شنوندگان کلام مبارک خود بگو که عالم یا حالت برزخ در طول این راه و سفر دایره وار، حائل بین دنیا و آخرت نمی باشد بلکه همیشه حائل بین لحظه مرگ در این دنیا و لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر. همچنین به شنوندگان کلام خود بگو که این دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، در طول این سفر همیشه پس از وقوع مهبانگ های هشتم ( ۸م ) در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود و بازگشت همه شما در پایان این راه و سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی به بهشت برین خواهد بود و آنهم بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها، رفتار ها، کردار ها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی و در طول و طی حالت برزخ هم به همین ترتیب. عزیزم تا هم الله، نور سماوات و الارض یا ربُّ العالمین از دست و زبان تو خشنود و راضی باشد هم خلق الله و هم شرکت کنندگان در جشن یا بزم خدا حافظی الست قبل از آغاز سفر و شنوندگان کلام مبارک الله به شکل : آیا من رب شما نیستم؟
... [مشاهده متن کامل]
این ظرف هندسی عظیم و سر بسته که درون آن جولانگاه آمدن ها، رفتن ها و بازگشتن های متوالی ماست/ فرم یا صورت و یا شکل آن در مقابل فهم و عقل ما و آینه های تلسکوپ ها هم اکنون نامعلوم و ناپیداست/ آیا شکل این فضای هشت بُعدی هندسی کرویست یا مکعب مربع و یا منشور شش ضلعی و هشت سطحی به سان خانک های روی شانه های مومی در کندوان زنبور های عسل؟/ پاسخ این پرسش را تا آینده های دور دست فقط خدا داند و عزّ و جّل/ اما جواب ساده به سوال عمر خیام حکیم بزرگوار اینست که بدایت و نهایت محتوای این سرای جاودانه هر دو یکی اند وانهم بهشت برین /
این فکر و خیال و تصور درین سر و دل بی قرار من هرگز آرام نگیرند/ تا خود را در فکر و خیال و تصور و سر و دل پروردگارم روشن نبینند/این راه و سفر بر روی این جاده هر دو بسی درازند و رند یگانه و سرکش در طول آن همیشه بیدار/