راه اوردن

لغت نامه دهخدا

( راه آوردن ) راه آوردن. [ وَ دَ ] ( مص مرکب ) آوردن مذهب. آوردن آیین و رسم. طریقه و شیوه ای پیش کشیدن. رسم و سنتی پیشنهاد کردن. سنتی ارائه کردن. شیوه و رسمی پیش گرفتن :
ز هرسو سلاح و سپاه آوریم
به نوی یکی تازه راه آوریم.
فردوسی.
چو از کین و نفرین بپرداخت شاه
بدانش یکی دیگر آورد راه.
فردوسی.

فرهنگ فارسی

( راه آوردن ) آوردن مذهب . آوردن آیین و رسم . طریقه و شیوه پیش کشیدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس