راه انداختن کار کسی
اصطلاحات و ضرب المثل ها
کمک کردن به کسی برای اینکه کار او انجام شود؛ آماده کردن مقدمات برای انجام شدن کار کسی
مثال:
دولت برای راه انداختن کار مردم به شما پول می ده، نه برای تلفن زدن به دوست و آشناهاتون.
پیشنهاد کاربران
To get something done for someone: ( کاری را برای کسی انجام دادن )
To help someone with something: ( به کسی در انجام کاری کمک کردن )
To facilitate something for someone: ( انجام چیزی را برای کسی تسهیل کردن )
To sort something out for someone: ( مشکلی را برای کسی حل کردن )
To help someone with something: ( به کسی در انجام کاری کمک کردن )
To facilitate something for someone: ( انجام چیزی را برای کسی تسهیل کردن )
To sort something out for someone: ( مشکلی را برای کسی حل کردن )