رامهر

لغت نامه دهخدا

رامهر. [ م ِ هَُ ] ( اِخ ) رامهرمز. شهرکیست بر لب رود نهاده [ بخوزستان ] و مانی را آنجا کشتند. ( از حدود العالم ). از نوشته حدودالعالم و تحفةالدهر بنظر میرسد که همان رامهرمز است. رجوع به رامهرمز در همین لغت نامه و نخبةالدهر دمشقی ص 119 شود.

فرهنگ فارسی

رامهرمز شهریکیست بر لب رود نهاده و مانی را آنجا کشتند .

پیشنهاد کاربران

رامهر کوتاه شده "رام مهر" است ، آرام چون خورشید ، خورشید آرام ، آرام همچون خورشید ، مرکب از رام ( آرام ) مهر ( خورشید )
داده خورشید

بپرس