رامش جوی

لغت نامه دهخدا

رامش جوی. [ م ِ ] ( نف مرکب ) مخفف رامش جوینده. آنکه طالب خوشی و شادی است. بمجاز، خوش گذران. عشرب طلب. شادی جوی. طرب جوی. || آرامش طلب.آرامش جوی. استراحت طلب. آرامش خواه. مقابل آشوب طلب.

فرهنگ فارسی

مخفف رامش جوینده . آنکه طالب خوشی و شادی است . یا آرامش طلب .

پیشنهاد کاربران

بپرس